چندی پیش استاد واصف باختری در ایستگاه زندگانی پیاده شد و به دیار فانی رهسپار گردید. او رفت؛ اما درسهای بزرگی به دوستداران ادب و هنر پارسی به ارمغان گذاشت که در این یادواره، به چکیدهای از میراث ادبی و درسهاییکه به نسلهای بعد از خودش باقی گذاشت، اشارههای اجمالی میرود:
اولین درسی که از استاد واصف باختری میتوان آموخت، بکر و تازگی در الفاظ و گفتار اوست. آنچه از لابلای شعرهای واصف باختری متجلیست، این را به خوبی میرساند که در شیوهی نگارش و طرز گفتاری استاد واصف باختری تازگی و خلاقیت وجود دارد. او به طرزی در اشعارش معناپردازی کرده که همواره برای خواننده تازگی دارد. او خواننده را وا میدارد تا کلام او را با قلب و روح لمس کرده، با آن رابطهی عمیق و معنادار پیدا کند.
تواضع و فروتنی دومین درسیست که میتوان از واصف باختری آموخت. او هیچگاهی به تفاخر متوسل نشدهاست، بلکه همیشه در مراودات اجتماعی مسیر فروتنی را پیموده، هرگز خود را مافوق دیگران به شمار نیاوردهاست. ایشان با وجودیکه در بخش ادبیات از سرامدان روزگاران خود بود؛ اما پیش از آنکه به خود توصیفگری دست یازد، بیشترین توجه خویش را به تشویق و تمجید کارهای مثبت دیگران معطوف کردهاست.
سومین درسی که از استاد واصف باختری به ما یادگار مانده است، سختکوشی و تلاش است. به گفتهی رهنورد زریاب، استاد از جملهی کسانی بود که بیشترین وقت خود را صرف مطالعه و تحقیق میکرد. همیشه اندیشمندان، شاعران و نویسندگان موفق و بنام جهان به سخت کوشی و داشتن پشت کار شهره بودهاند و هستند؛ مطالعه و پشتکار، شاه کلید موفقیت و کامیابی در زندگی فردی، کاری و علمی بهشمار میرود. استاد واصف با عنایت به این مهم همواره در پی مطالعه، تحقیق و تفحص بود. درسی که ما باید از استاد واصف باختری فرا بگیریم، سعی و تلاش بیشتر در تمام ابعاد زندگی و فعالیتهای کاری ما است.
چهارمین درسی که میتوان از استاد واصف باختری آموخت، حس مقاومتگری و ایستادگی در برابر ظلم و ستم است. اگر به نگارش و اشعار واصف باختری دقت و تدبر کنیم، سیمای شعرهای او رنگ و بوی حماسی و مقاومتگری دارد. او در روزگاری به پختگی علمی رسید که در کشور ما مانند سایر کشورهای جهان تازه، کمکم نظریههای مارکس و لینین جا خوش کرده بود. استاد باختری با تاثیرپذیری از این جریان تازه تاسیس، و این جو و گفتمان سیاسی، به سرودن اشعاری با ماهیت انقلابیگری پرداخت، طوریکه اشعار او بارها توسط تظاهرات کنندگان در میدانهای ستیز علیه بیدادگری توسط کارگران و دهقانان پر شور و هیجان به خوانش گرفته شدهاست. همین حس مقاومت علیه بیدادگری او بود که در نهایت کار دستش داد و چند مدتی در زندان پلچرخی گذراند. آنچه را که ما میتوانیم از این حس مقاومتگری او انتباهگیری کنیم، مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم حاکمان و دژخیمان روزگار است.
گستردگی ذوق و سلیقهی والا در انتخاب محتوا و مضمون نگارشی و گفتاری، از دیگر قابلیت و عادت نیک استاد باختری بود. در سپهر خیالات استاد واصف باختری یک نوع ذوق و سلیقهی ناب را می توان یافت که دل هر صاحبدلی را تسخیر کردهاست. استاد در گزینش محتوا و مضمون شعریاش به موضوعاتی پرداخته است که از یک طرف بیشترین خریداران و علاقمندان را از آن خود کرده و جانب دیگر از نوعی ماندگاری و جاویدانگی خاص برخوردار است.
یکی دیگر از کار های تحسینبرانگیز او ترجمهی آثار نویسندگان و شاعران خارجی به زبان فارسی است. او بدون تردید آثاری را برای ترجمه انتخاب کرده که در نوع خود در سطح جهان کم مانند است و بهدرد جامعهی ما میخورد.
هفتمین درسی را که میتوان از استاد باختری یاد گرفت، ماندگاری فعالیتهاست. از استاد واصف باختری اضافهتر از بیست اثر ادبی باقی ماندهاست که هر کدام آن در جای خود، دارای ارزشی در خور توجه است. آنچه که استاد واصف باختری را برجسته میسازد، فعالیتهای علمی و ادبی اوست که از خصلت پایدار و جاویدانگی خاصی برخوردار است. آثار او بدون تردید به یک زمان خاص تعلق نداشته بلکه بدون در نظرداشت محدودیت زمانی در هر شرایطی قابل تعمیم و مفهوم کلامی او ماندگار است.
یاریرسانی و ترغیب دیگران، یکی از بارزترین خصلتهای پسندیدهی استاد واصف باختری بود. او همواره تقلا به خرج می داد تا به سنگرداران ادبی هم عصر خود دست یاری داده، همواره دوستاناش را به کار و پیکار تشویق و ترغیب میکرد. او از طریق فعالیتهای علمی و ادبی خود دیگران را نیز به کارهای سترگ علمی و ادبی یاری رسانده است.
وطندوستی و حس تعلق خاطر به وطن، از دیگر خصیصههای استاد باختری بود. حس وطندوستی و تعلق خاطر به وطن را میتوان در سطر سطر اشعار او یافت. همین حس وطندوستی مفرط او بود که بر ضد استبداد که در کشور در جریان بود، از طریق فعالیتهای ادبی و علمی دست به مبارزه زده، بهخاطر روشنگری بیشتر هموطنانش قلم زده است.
در نهایت استاد واصف باختری از اعتبار بالایی در میان ادیبان و فرهنگیان کشور برخوردار بود. طوریکه اکثریت نویسندگان و شاعران هم عصر او دوست داشت تا استاد واصف باختری بر آثار شان دیباچه و مقدمهای داشته باشند، چرا که استاد واصف باختری در عصر و زمان خودش، از اعتبار و شکوه بالایی برخوردار بود. او به آثار دیگران از این طریق میتوانست اعتبار ببخشد. در نهایت ذکر این نکته مهم مینمایند که استاد واصف باختری از جملهی سرامدان روز گارانش بود و خدمات قابلقدر، به زبان و ادبیات فارسی انجام داده است، روحش شاد و راهش پر رهرو باد!