توافق آمریکا و طالبان در سال ۲۰۲۰ در دوحه قطر نشان داد که ۲۰ سال شعارها در مورد حقوق بشر، حقوق کودکان و حقوق زنان فقط وعدههای تو خالی مدعیان دموکراسی که در راس آن آمریکا است، بود. ایالات متحده در این توافقنامه به طور صریح قدرت را به طالبان واگذار کرد. مبنای این توافق خروج آمریکا از افغانستان و تحویل دهی قدرت به طالبان بود. درکنار این تحویل دهی، نقش مدعیان قدرت در افغانستان را نباید نادیده گرفت. حامد کرزی که با قدرت آمریکایی وارد افغانستان شد و با مکارگی زلمی خلیلزاد و بازیگران منطقه توانست به عنوان رییس جمهور موقت، سپس انتقالی انتخاب شده و در نهایت ده سال بر کرسی ارگ ریاست جمهوری تکیه زند، بخش بزرگی از ناکامیهای ۲۰ سال جمهوریت بود.
حامد کرزی با نگاه قومی مانع عملیاتهای شبانه و هوایی قوای ناتو در افغانستان شد و همین امر باعث تیرگی روابط وی با ایالات متحده گردید. او با تمام توان در مقابل آمریکاییها ایستاد و نگذاشت که ناتو و ارتش افغانستان طالبان را از بین ببرند. اختلافهای کرزی و آمریکا بعد از انتخابات ۲۰۰۹ شروع شد و همین امر باعث گردید که کاخ سفید مهرههای بازی را تغییر دهد و به سراغ طالبان بروند. براساس گفتههای شیرمحمد عباس استانکزی معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان، آمریکاییها از سال ۲۰۰۷ گفتگوهایشان را با این گروه آغاز کردند. این گفتگوها زمینه برگشت طالبان به قدرت را هموار میکرد و نگاه کاخ سفید را از موضوعهایی چون حقوق بشر و حقوق زنان در افغانستان دور کرده و به موضوعهای سیاسی مانند صلح و پایان جنگ نزدیک میکرد.
در کنار کرزی که بخش بزرگی از ناکامیهای نظام جمهوری به او تعلق میگرفت. فساد اداری و تبعیض قومی بخش دیگری از مشکلهای افغانستان بود. پولها و کمکهای جامعه جهانی به گونهای درست مصرف نشد که هیچ، حتا نهادهای بینالمللی و موسسههای کشورهای غربی نیز در حیف و میل این کمکها نقش بسزایی داشتند. در یک مورد «دکتر پلاسا» مشاور وزارت صنایع و تجارت دولت جمهوری افغانستان ماهانه ۴۱ هزار و ۲۵۰ دالر امریکایی دریافت میکرد. این پول از بودجه انکشافی وزارت پرداخت میشد و تمام پولهای وزارتخانهها که از بودجه دولت گنجانده میشد، پول و کمکهای جامعه جهانی بود. این تنها بخش کوچکی از فساد بود که حتا نهادهای بینالملل و خارجیها در آن دست داشتند.
مدرسههای خیالی، آموزگاران خیالی و سربازان خیالی در نظام جمهوری که مسوول درجه یک آن حامد کرزی و اشرف غنی بودند، راه را برای به قدرت رسیدن طالبان بیش از هر چیز دیگر فراهم میکرد. کشورهای غربی، در راس آن ایالات متحده آمریکا، هم در قسمت سیاست و هم در قسمت ساختاری افغانستان را شکسته خورده میدیدند و در تلاش بدیل قدرت در کشور بودند. آمریکا از همه اهرمهای فشار بر دولتمردان پیشین استفاده کرد تا از سقوط افغانستان جلوگیری کند، اما لجاجت کرزی و غنی افغانستان را به لبه پرتگاه برد و در نهایت در آگوست سال ۲۰۲۱ با فرار اشرف غنی از افغانستان طالبان بعد از ۲۰ سال به قدرت بازگشتند.
رهبر طالبان با به قدرت رسیدنشان در اولین اقدام تمامی مدارس را به روی دختران بست و در کنار آن با صدور فرمانهای متعدد در طول دوسال زنان را به طور کامل از صحنه سیاسی و اجتماعی حذف کرد. هرچند در اوایل به قدرت رسیدن این گروه، لابیگرانشان میگفتند که طالبان تغییر کرده و آنها به حقوق زنان و حقوق بشر باور دارند، اما رهبر متحجر طالبان نشان داد که این گروه نه تنها تغییر نکرده بلکه اینبار با افراط بیشتر از دور قبل عمل کرد. در کنار آن که طالبان قوانین شرعی سختگیرانهای بر زنان وضع نمودهاند، در طول دو سال بیش از صدها زن را بازداشت، شکنجه و یا به قتل رساندند.
گزارش تحقیقی روزنامه هشت صبح از زندانهای طالبان نشان میدهد که زنان زندانی در زندانهای طالبان با خشونتهای جنسی مانند تجاوز جنسی، شکنجه جنسی و یا قتل روبرو هستند. دو تن از زنان معترض که با خبرگزاری صدای شهروند مصاحبه انجام دادند، گفتند که در زندانهای طالبان شکنجه شدند و حتا افراد این گروه به زنان معترض نسبتهای ناروا و فحشهای جنسی میدادند. با توجه به وضعیت فوق، اکنون به طور کامل بنظر میرسد که وضعیت زنان افغانستان بسیار وخیم میباشد. گزارشهایی از خودکشی دختران جوان وجود دارد که به دلیل ازدواجهای اجباری و محروم شدن از درس و دانش دست به خودکشی میزنند.
اکنون که در ۲۵ نوامبر، روز مبارزه با خشونت علیه زنان قرار داریم، جهان به طور تمام قد در مقابل زنان افغانستان ایستاده است. گزارش اخیر سازمان ملل متحد که در مورد وضعیت افغانستان توسط فریدون سینیرلی اوغلو در مورد وضعیت حقوق بشری افغانستان تهیه شد و از سوی آنتونیو گوترش به شورای امنیت این سازمان ارایه گردید، به ایجاد حکومت فراگیر، صلح پایدار و توسعه اجتماعی و آغاز گفتگوهای ملی در افغانستان و بر تعامل با طالبان تاکید صورت گرفتهاست. در این گزارش از مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر و تامین امنیت، به عنوان نکات مثبت حاکمیت طالبان یاد شدهاست.
در حالیکه در کمتر از دو ماه، سه انفجار در مناطق هزاره نشین صورت گرفته که حدود ۷۰ نفر کشته و بیش از ۱۵۰ نفر زخمی شدهاند. در کنار آن در طول یک هفته پنج تن از هزارهها نیز به شکل هدفمند از سوی افراد طالبان کشته شدهاند.
درکنار این موارد که موضوع این نوشته در رابطه با ۲۵ نوامبر است، سه تن از زنان معترض در زندان طالبان میباشند. ژولیا پارسی، ندا پروانی و پری آزاده از جمله زنان معترض هستند که توسط اداره استخبارات طالبان بیش از دوماه میشود که در بند هستند. تلاشهای نهادهای بینالمللی برای رهایی آنان به نتیجهای نرسیدهاست و تاکنون از وضعیت صحی این سه تن خبری در دست نیست.
گزارش سازمان ملل نشان داد که برای جامعه جهانی دلیلهای سیاسی و امنیتی برای تعامل با طالبان در اولویت قرار دارند. مقامهای کشورهای غربی بهویژه آمریکا در مصاحبههای شان تاکید بیشتر بر بزرگ نمایی مبارزه طالبان با داعش دارند. تام وست نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا برای افغانستان در یک گفتگو در یک موسسه مطالعاتی آمریکایی گفته بود که طالبان در امر مبارزه با داعش موفق بوده و توانسته ۸ تن از رهبران این گروه را در خاک افغانستان از بین ببرند. از گفتههای مقامهای غربی فهمیده میشود که موضوعهای امنیتی بر موضوعهای حقوق بشر و حقوق زنان میچربد و اگر طالبان اندکی تغییر در رفتارشان ایجاد کنند، آمریکا و متحدانش این گروه را به رسمیت خواهند شناخت.
رویکرد کشورهای منطقه در مورد افغانستان نیز به همین گونه است. کشورهای آسیای میانه با تاکید بر مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر با طالبان در حال تعامل هستند و نشان میدهند که حقوق بشر و حقوق زنان موضوع بحث آنها نیست. بیانیه نماینده ایران در نشست مسکو در تاریخ ۲۳ نوامبر نشان داد که برای ایران مبارزه با داعش اولویت دارد. از سوی دیگر پاکستان نیز تمام خواستههایش از طالبان بیرون راندن اعضای تیتیپی و مبارزه با این گروه است. چین نگاهش امنیت از طریق اقتصاد است و تلاش دارد که از لحاظ اقتصادی طالبان را به مبارزه به داعش و ایغورهای مخالف این کشور رازی نگهدارد. برای روسیه که بازیگر قدرتمند منطقه است موضوع امنیت منطقه مهمتر از موضوعهای دیگر میباشد و اگر در قسمت حکومت فراگیر، طالبان چراغ سبز نشان دهند امکان دارد این کشور طالبان را به رسمیت بشناسد.
با توجه به آنچه گفته شد دیده میشود که جامعه جهانی و کشورهای غربی در ظاهر با شعارهای حقوق بشر و حقوق زنان سعی دارند که طالبان را تحت فشار قرار بدهند، اما اگر به تعامل آنها با گروه طالبان نگاه بیاندازیم دیده میشود که دغدغه هیچکدام از این کشورها حقوق بشر و حقوق زنان نیست. حتا می توان گفت که جهان به طور تمامقد در برابر زنان افغانستان ایستاده است.
نویسنده: محسن آرا