نویسنده: دیوید ایگناتیوس
مترجم: اسدالله جعفری(پژمان)
اشاره: دیوید ایگناتیوس؛ نویسنده، تحلیلگر، روزنامهنگار و ستوننویس آمریکایی ارمنیتبار است. دوید یکی از ستوننویسان برجستهی روزنامهی واشینگتن پست است که هفتهای دوبار در امور روابط خارجی این روزنامه مقاله مینویسد. ایگناتیوس در سال ۱۹۸۶م در روزنامهی واشینگتن پست پیوست که در سمتهای مختلف آن کار کرده است. دیوید تاکنون ۱۱عنوان کتاب نوشته است که آخرین اثر وی به نام «پولادین؛ رمان جاسوس» است.
همانطوریکه فرانککرمود منتقد ادبی بریتانیایی میگوید وقتیکه به درامهای تاریخی فاجعهباری مانند حملات القاعده به آمریکا در سال ۲۰۰۱ از افغانستان فکر میکنیم و به دنبال «حسی پایان این حادثه» میگردیم. ما خواهان آخرین فصل رژی پیروزی و یک معاهده هستیم. اما در مورد کادرهای القاعده در افغانستان به نظر میرسد که افراد شرور به چیزهای بیربطی دچار شدهاند و مردم توجه چندانی به مرگ آشکار آنها ندارند. گروه جانشین شروری آن به نام «دولت اسلامی خراسان»، نیز در حال شکست است. بنابراین به نظر میرسد که این داستان فاجعهبار به پایان رسیده است؛ ولی ما پایان این حادثه را فراموش کردهایم.
آنچهکه به پایان این بازی پیچوتاب عجیب و غریب میدهد، این است که واگذاری و شکست القاعده توسط گروه طالبان که آن خود یک گروه شبه نظامی اسلامگرا است و ایالات متحده در یک جنگ ۲۰ساله، عمدتن بیثمر و بینتیجه در افغانستان با آن جنگید، تحت نظارت قرار گرفته است. طالبان با به دست آوردن قدرت در کابل به القاعده پناه دادند؛ اما هرگونه عملیاتهای خارجی را سرکوب کرده است و به شاخهی خراسان داعش که به عنوان تهدیدی مرگبار برای بقای حاکمیت گروه طالبان در افغانستان محسویب میشود، حمله کرده است.
سکتورهای اطلاعاتی و استخباراتی ایالاتمتحده آمریکا اعلام کردند که در این ماه مراسم ترحیم برای القاعده در افغانستان به حساب میآید که جزئیات آن توسط یکی از مقامات شورای امنیت ملی به من ارایه شدهاست. از آنجاییکه این موضوع مصادف با سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود، برخی ناظران این بیانیه را انگیزهی سیاسی میدانستند و توجه عمومی نسبتن کمی به آن جلب شد. اما این موضوع ارزش بررسی را دارد، زیرا اگر واقعیت داشته باشد. این لحظهای است که پایان درام آمریکا را نشان میدهد.
در همینحال، «کریستین ابی زید»، مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم، در بیانیهای در ۱۱ سپتامبر گفت که القاعده در افغانستان و پاکستان در یک ضعف تاریخی خود قرار دارد و احیای مجدد آن غیرمحتمل است. خانم کریستین به اطلاعات محرمانه و طبقهبندیشدهای اشاره کرد که این گروه «دسترسی به هدف، استعداد رهبری، انسجام گروهی، تعهد رتبهبندی یک محیط محلی و بومی سازگار را از دست داده است». توانایی القاعده برای تهدید ایالات متحده آمریکا از افغانستان از زمان مهاجرت این گروه به افغانستان در سال ۱۹۹۸م در پایین ترین حد خود رسیده است.
برسیها و خلاصهی اطلاعاتی نشان میدهد که «فقط تعداد کمی از اعضای القاعده در افغانستان باقی مانده اند». یک مقام ارشد استخباراتی تصریح کرد که اکنون تعداد اعضای اصلی القاعده در افغانستان کمتر از ۱۲ تناند. یکی از مقامات ارشد دولت دوم نیز این تعداد انگشتشماری از جنگجویان اسلامگرای القاعده را به «خانهی سالمندان القاعده» تشبیه کردهاست. اما سایر تحلیلگران با این موضوع خوشبین نیستند. گزارش سازمان ملل متحد در بهار امسال تعداد اعضای اصلی القاعده در افغانستان را بین ۳۰ تا ۶۰نفر و تعداد جنگجویان آن را در این کشور ۴۰۰ نفر اعلام کرد. گروهی به نام تهدیدهای حیاتی در ۱۱ سپتامبر هشدار داد که «القاعده در حال بازسازی قابلیتهای حملات فراملی خود است».
اما متخصصان و کارشناسان حرفهای اطلاعاتی ایالات متحدهی امریکا استدلال میکنند که این گزارشهای بدبینانه اشتباه است. یکی از افسران ارشد اطلاعاتی به من گفت که گزارشهای سازمان ملل متحد «حضور القاعده را توصیف میکند که با تهدید و کاهش آنها همخوانی ندارد». مایکل لیتر، رییس سابق کانون ملی مبارزه با تروریسم، در مصاحبهای گفت: «من هیچ دادهای را ندیدهام که از این نظریه حمایت کند و احیای واقعی القاعده در آن محسوب شود».
در این میان نقش بعید و غیرمحتمل گروه طالبان به عنوان یک شریک ضد تروریسم یک موضوع منافع شخصی برای مولویها و ملاها است. با اینحال، بخشی از معامله جهت خروج ایالات متحدهی امریکا از کابل این بود که طالبان از سوءاستفادهگری القاعده از خاک افغانستان به عنوان سکویی برای عملیاتهای خارجی و برونمرزی جلوگیری کند.
برخی از اعضای گروه طالبان احتمالن میدانستند که ایمنالظواهری رهبر گروه القاعده در کابل مخفی شده است و این احتمالن توسط اعضای جناح افراطی شبکهی حقانی پناه داده شده بود. سازمان «سیا» نیز از حضور وی در کابل مطلع شد و او در ماه جولای 2022م در حالیکه روی بالکن یک خانه ایستاده بود، توسط دو موشک «هلفایر» آمریکایی کشته شد. اما گروه طالبان در این مورد هیچ واکنشی نشان ندادند.
گروه طالبان علیه شاخهی خراسان داعش «خاین» و «مرتد»، مرتکب اقدامهای وحشیانهای شدند؛ اما این اقدامات موثر نیز بوده است. یافتهها و دادههای اطلاعاتی از طبقهبندی خارج شده نشان میدهد که «طالبان عملیاتهای ضد تروریستی را در سال جاری تشدید کردهاند که این اقدامات باعث شده برخی از رهبران شاخهی خراسان داعش به برون از افغانستان نقل مکان کنند». این یافتهها نشان میدهد که حملات گروه طالبان حداقل 8 تن از فرماندهان کلیدی شاخهی خراسان داعش را در افغانستان از بین بردهاند.
این مقام ارشد دولت گفت که سازمان سیا اطلاعات ضد تروریسم را با گروه طالبان به اشتراک میگذارد؛ اما این کار، دادهها یا «اطلاعات قابلاقدام» را هدف قرار نمیدهد. درحالیکه مقامات ایالات متحدهی امریکا سایر سیاستها و رفتارهای گروه طالبان مانند سرکوب شدید زنان و دختران را «مخوف و وحشتناک» توصیف میکنند. مایکل لیتر گفت: «در مهار گروههای تروریستی که مولویها و ملاها را به چالش میکشند، با اینحال یک اتحاد ضمنی راحتتری ادامه مییابد. ما خوششانس هستیم که منافع ما و طالبان همسو است».
بنابراین این داستانیست که نه با قطعیت به آرامشدادنهای سیاه و سفید ختم میشود، بلکه در سایههای خاکستری دنیای اطلاعاتی و استخباراتی به پایان میرسد. سازمان سیا در دههی 1970م با رییس اطلاعات سازمان آزادیبخش فلسطین نزدیک به یک دهه باهم کار کرد که حتی اسرائیل نیز او را یک تروریست میدانست. بدینسان، ایالات متحدهی امریکا برای شکست دولت اسلامی یا داعش در سوریه به منسجم شدن با شبهنظامیان کُردی که دولت ترکیه آنها را تروریست میداند، ادامه میدهد.
یک احتیاط مفید و موثردر مورد گروه طالبان از سوی «مارک پلیمروپولوس» افسر سابق پروندهی سازمان سیا که در افغانستان خدمت میکرد چنین آمده است: «این کار ممکن است برای مدت زمان بسیار کوتاهی که منافع محدود ما باهم نزدیک شود، کارساز باشد؛ اما من برای امنیت مردم امریکا روی یک گروه بنیادگرای اسلامی قرون وسطا که دستانشان رنگین از خون تعداد زیادی از مریکاییها است شرط نمیبندم».
درنهایت، افغانستان یکی از آن مکانهایی است که این ضربالمثل در آن مصداق پیدا میکند: «ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است» یعنی تا زمانیکه است باید بود و حتی پس از آن هم پایان قصه نیست؛ اما وقتیکه سکتورهای اطلاعاتی و استخباراتی ایالات متحدهی امریکا میگویند که القاعده در آنجا به «حالت ضعیفی» خود رسیده است، این قابل توجه و قابل تامل است. قابل تامل در روند پیچیدهایست که منجر به انقضای آن میشود.