نویسنده: گریگوری استانتون
مترجم: اسدالله جعفری(پژمان)
منبع: سازمان دیدهبان نسلکشی
زینب زنی 27 ساله، هزارهتبار و از استان بامیان افغانستان است که اولین نوزاد خود را در کلینیک زایشگاه دشت برچی کابل که توسط پزشکان بدون مرز اداره میشود به دنیا آورد. زینب با شادی و خوشحالی نام نوزادش را امید گذاشت، «امید» به زبان دری به معنای آرزوها و امیدها است. خانم محمدی، مادر شوهر زینب در این پژوهش تحقیقاتی گفت: ما نام او را امید گذاشتیم، یعنی امید به آیندهای بهتر، امید به افغانستان بهتر، امید، آرزوی مادری که سالهای سال برای باردار شدن و بچهدار شدن، بیصبرانه انتظار میکشید و تلاش میکرد.
چهار ساعت، پس از تولد امید، سه فرد مسلح که ملبس به لباس پولیس ملی افغانستان بودند وارد محوطه زایشگاه شدند و شروع به تیراندازی کردند. آنها شانزده مادر، دو نوزاد تازه متولدشده و یک قابله (ماما) سازمان پزشکان بدون مرز را کشتند. در آن صحنه وحشتناک و هولناک همه شاهدانعینی میدیدند که جسد امید روی زمین غرقه در خون افتاده بود. خانم محمدی در حالیکه گریه میکرد گفت: من عروسم را به کابل آوردم تا کودکش را از دست ندهد. اما، ما امروز فقط جسد وی را به بامیان میبریم.
در ماه می میلادی ۲۰۲۱ در همان منطقه هزارهنشین در دشت برچی، کابل افغانستان، بیش از ۸۵ دانشآموز دختر هنگامِ خروج از مکتب سیدالشهدا در یک حمله بمبگذاری سهگانه و پشتِ سرهم کشته شدند. با اینحال اکثریت آنها از قوم هزاره بودند. از سال ۲۰۱۵ میلادی تا کنون دست کم ۱۲۰۰ نفر از اقلیت قوم هزاره در اثر حملههای تروریستی اسلامگرایان افراطی کشته شدهاند. در این حملهها، آنها عمدن و قصدن شفاخانهها و کودکان هزارهها را هدف حملههای تروریستی قرار دادند. بلی!! این عمل جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است.
از آنجاییکه افراطیون قصد دارند بخش قابلتوجهی از اقلیت قومی و مذهبی هزاره را نابود کنند، بنابراین هزارهها در معرض یک نسلکشی قرار دارند. طالبان «لیست کشتار افراد» را همراه با اسامی و مشخصات کسانیکه مخالف ایدئولوژی افراطی آنها هستند در اختیار خود دارد. این لیستهای کشتار به صورت آنلاین در میان طالبان ارسال و جمعآوری میشود. یکی از اقلیت قومی و مذهبی از سال ۱۹۹۰ میلادی در «لیست کشتار» طالبان قرار داشته است که آن هم به نام اقلیت نژادی و قومی هزاره در افغانستان است.
بیشترین هزارهها در کوهپایههای مرکزی افغانستان، در بامیان و در حوالی استان بامیان زندگی میکنند. جاییکه طالبان در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ میلادی به طرز شگفتانگیزی دو مجسمه بودای بزرگ بامیان را که بر روی صخرهها در آنجا حک شده بود منفجر و منهدم کردند. هزارهها در سالهای ۱۸۸۸ تا ۱۸۹۳ میلادی، در زمان فرمانروایی امیر عبدالرحمان خان، قربانی، نسلکشی بیرحمانهای شدند. هنگامیکه آنها در برابر ظلم و استبداد عبدالرحمان خان در افغانستان مقاومت کردند با عمل و اقدامات نسلکشی مواجه شدند. در این واکنش بیش از نیمی از جمعیت هزارهها در افغانستان قتلعام شدند. با این تحقیقات هزارهها دوباره در معرض یک خطر جدی نسلکشی قرار دارند.
طالبان در دوران حکومتداریشان در افغانستان اقلیت قوم هزاره را مورد هدف تبعیضآمیزی قرار دادند. گمانهزنیها بر این است که آنها دوباره این کار را انجام خواهند داد. این بار دولت اسلامی یا داعش – شاخه خراسان (آی اِس کِی پی) در این اقدام نسلکشی خواهد پیوست. طالبان و گروه تروریستی شاخه خراسان داعش در استان ننگرهار در شرق افغانستان، مسلمانان سنی مذهب و هزارهها، مسلمانان شیعه مذهب هستند. طالبان و گروه تروریستی شاخه خراسان داعش، هزارهها را به عنوان «مرتد و بدعتگذار» میدانند و آنها را تکفیر میکنند. بنابراین، ادعا دارند که مجازات مرتدین و ملحدین فقط کشتار و مرگ است.
هزارهها از نظر قومی و نژادی از سایر افغانستانیها متمایز و متفاوت هستند. آنها با لهجه و گویش خاص خودشان به زبان فارسی_دری صحبت میکنند. اما نسلکشی بالقوه و احتمالی هزارهها در افغانستان قابل کنترل و پیشگیری نیز است. ایالات متحده آمریکا و ناتو بایستی به طالبان هشدار بدهند که اگر طالبان یا گروه تروریستی شاخه خراسان داعش دست به کشتار دوباره علیه هزارهها یا هر گروه قومی دیگری بزنند، نیروهای آمریکایی و ناتو برای محافظت از آنها در افغانستان دوباره باز خواهند گشت.
گزارشهای رسانهای و مطبوعاتی از افغانستان، درگیریهای اخیر در افغانستان را «یک جنگ داخلی طولانی مدت» توصیف و مجسم میکنند. «خرد، معرفت و عقلگرایی متعارف» این است که ایالت متحده باید از جنگهای داخلی در افغانستان پیشگیری کند. این «خرد و معرفت» انزواطلبی این واقعیت را نادیده میگیرد که بیشترین نسلکشیها در جریان جنگهای داخلی رخ میدهد. فرض بر این است که هیچکسی با حمایت از نیروهای محلی و بومی با اهداف حکومت استبدادی نمیتواند در جنگهای داخلی پیروز شود.
اگر هشدارهای آشکار نسلکشی احتمالی هزارهها را در افغانستان با بیتفاوتی و بیتوجهی نادیده بگیریم، با اینحال ما وظیفه اخلاقی خود را در قبال مردمی که بیست سال وفادارانه، مشتاقانه، انساندوستانه از صلح، دموکراسی و از ائتلاف ناتو در افغانستان حمایت کردهاند زیر پا میگذاریم. ایالت متحده و نهادهای مسوول جهانی بار دیگر ناظران و تماشاگران نسلکشی در جهان خواهند بود. اگر ما افغانستان را تنها رها کنیم، وحشت نسلکشی «خِمِرهای سُرخ کامبوج» را فراموش خواهیم کرد. کشور و مردمی که ما آنها را نیز تنها رها کرده بودیم.
من یکی از اولین آمریکاییهایی بودم که در سال ۱۹۸۰م پس از شکست ویتنام بر خِمِر سُرخ در کامبوج زندگی میکردم. من یکی از اولین کسانی بودم که در کامبوج در گورهای دستهجمعی از نسلکشی قدم میزدم. من در میان اولین کسانی بودم که به نالهها و فریادهای غمانگیز بازماندگان قتلعام و نسلکشی در کامبوج گوش میدادم. من هرگز زنی به نام «جیمریم» را فراموش نمیکنم!! او آمد از من سوال کرد: چرا ما را تنها رها کردید؟ چرا این کار را کردید؟ درنهایت، من هیچ جوابی مدلل و قناعتبخش در پاسخ به آن زن نداشتم. با اینحال، من شرمنده عالم و آدم شدم و درگوشهای از قبرستان دستهجمعی رفتم، با سکوت غمباری که فضای قبرستان را فراگرفته بود گریستم …..
![](https://www.voc-news.com/wp-content/uploads/2023/12/Gregory-Stanton.jpg)
دکتر گریگوری استانتون؛ کارشناس بینالمللی نسلکشیها، بنیانگذار سازمان دیدهبان نسلکشی و پژوهشگر در مطالعاتی پیشگیری از نسلکشیها در دانشگاه جورج میسون ایالت ویرجینیای آمریکا است. او به خاطر کارهایش در زمینه مطالعات نسلکشی، یک محقق برجسته در امور نسلکشیها در جهان شناخته میشود. گریگوری بنیانگذار و رییس سازمان دیدهبان نسلکشی است. او همچنان بنیانگذار و مدیر پژوهشی پروژه نسلکشی کامبوج و رییس اتحادیه علیه نسلکشیها میباشد. آقای استانتون از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹م رییس انجمن بینالمللی پژوهشگران و علمای نسلکشی نیز بوده است.