محتسبان اداره امر به معروف و نهی از منکر طالبان در یک ویدیویی که در صفحات مجازی دست به دست میشود، راننده تاکسی را بخاطر سوار نمودن یک خانم مورد لت و کوب قرار میدهند.
از نظر طالبان سوار شدن زن تنها در تاکسی خلاف شریعت اسلام است و دلیل لت و کوب رانندگانی که اگر این کار را انجام دهند همین امر است. طالبان تمامی رفتارهایشان را به اسلام و شریعت ربط میدهند، در خصوصیترین امورات زندگی مردم سرک میکشند بدون آنکه اخلاق و حقوق بشری مردم را رعایت کنند.
چرا برای طالبان شریعت امر مهم و حیاتی محسوب میشود و خودشان را حافظ اسلام و شریعت میدانند. آیا اسلام تنها در افغانستان وجود دارد و طالبان عالمتر و آگاهتر از علمای دانشگاه الازهر یا مدارس دیگر هستند. چند پاسخ را میتوان به جواب این پرسشها مطرح کرد.
پاسخ اول، طالبان برخاسته از جامعه پشتون هستند و رابطه جامعه پشتون با متون فقهی دست اول تا حدودی قطع است. زیرا متون فقهی عربی به زبان پشتو کمتر ترجمه شده و منابع فقهی بسیار کمی در اختیار جامعه پشتون است. برعکس، در زبان فارسی منابع زیاد فقهی از زبان عربی به فارسی برگردان شده و در اختیار مدارس دینی قرار دارد. همچنان به زبان ترکی نیز منابع فقهی زیاد، از عربی به ترکی ترجمه شده است. ولی جامعه پشتون از چنین وضعیت برخوردار نیست و صحیح بخاری که در صحت آن شک و شبههایی وجود دارد به عنوان منبع دست اول برای پشتونهایی که سنی مذهب هستند، محسوب میشود.
در اینصورت آنچه طالبان از دین و شریعت برداشت دارند، برداشت بدوی و کهنه است و این جامعه با قواعد فقهی روز فاصله زیادی دارد.
پاسخ دوم، طالبان اکثرن حدیثگرا هستند، حدیثگرایی یعنی اینکه بیشتر بر احادیث پیامبر تکیه میکنند و دنبال منابع فقهی نیستند. زیرا برای فهم منابع فقهی نیاز است که اصول فقه را بفهمند و در مدارس دینی درسهایی زیادی را پشت سر بگذرانند. اما در باب حدیثگرایی، همینکه فرد کمی به زبان عربی تسلط داشته باشد به راحتی خود را قاضی یا مفتی مینامد و برای همه امورات حدیث میآورد. با به وجود آمدن مکتب سلفیها که بیشتر سنتگرا هستند کار را برای حدیثگراها آسانتر نموده و مکاتب دینی که در پاکستان و کشورهای عربی وجود دارد به راحتی به افراد درجه مفتی یا مولوی میدهند. به همینخاطر است که اکثر مولویهای طالبان در بحثهای دینی و مذهبی اطلاعات دینی و فقهی لازم را ندارند. در یک ویدیویی که در فضای مجازی دست به دست میشود، یکی از مولویهای طالبان میگوید:«مجاهد اگر زن کافر را گرفت، کنیز است. بدون اینکه نکاح کند، میتواند استفاده جنسی کند. حتی اگر صدتا هم باشد، کنیز است». این گفتهها نشان میدهد که طالبان برداشتشان از دین و شریعت براساس احادیث و روایات است و هیچگونه با زندگی انسانهای امروزی همخوانی ندارد.
پاسخ سوم، استفاده سیاسی از دین و شریعت، تمام افراد طالبان بدون استثنا بیسواد هستند. طالبان تا توانستند از قشر بیسوادجامعه پشتون سرباز گیری نمودند و همه آنان را در مدارس دینی که از مکتب دیوبند پیروی میکنند ث، آموزش دینی دادهاند و چشم و عقل آنها به جز حدیث و سنت نه چیز دیگری را میبیند و نه هم تجزیه و تحلیل میکند. به همین خاطر است که محتسبان امر به معروف و نهی از منکر طالبان در صده اول اسلام زندگی میکنند و جامعه امروز را با جامعه آن روز برابر میکنند و معتقدند هر آنچیزی که در سنت و حدیث آمده باشد درست و اموری که خارج از این حیطه باشد امر مردود و غیر شرعی است. از سوی دیگر، طالبان برای حفظ قدرت خود نیاز دارند که از دین به عنوان آسانترین راه استفاده کند. زیرا هیچ چیزی به اندازه دین افیون کننده نیست.
بنابراین سه مولفه اساسی برای رفتارهای افراد طالبان وجود دارد که همه آنها دست به دست هم داده تا از طالبان، افراط گراهای جانی و خطرناک بسازند که حتی حاضر هستند برای عقیده و باورشان جان و مال شان را قربانی کنند. همچنان سران طالبان نمیخواهند که جامعه پشتون با سواد شود، زیرا با باسواد شدن جامعه دست از شان قدرت کوتاه میشود و دیگر کسی حاضر نیست بخاطر حفظ قدرت آنها جاناش را قربانی کند.
۳ آپریل ۲۰۲۳
نویسنده: نصرالله محسنی