منبع: اوچا
برگردان: ریحانه بیگمیرزاده
این نوشته، خلاصهای از گزارش ۱۱۶ صفحهای اوچا در مورد ضروتهای بشردوستانه افغانستان در سال ۲۰۲۳ میباشد که در ماه جنوری نشر شده است.
زمینه، شوکها/رویدادها و تأثیر بحران
افغانستان با یک بحران بشردوستانه بیسابقه و با خطر بسیار واقعی سقوط سیستمی و فاجعه انسانی مواجه است. علاوه بر هزینههای انسانی غیرقابل تصور، این بحران بشردوستانه بسیاری از دستاوردهای ۲۰ سال گذشته از جمله حقوق زنان را از بین برده است.
پایان درگیری مسلحانه ۲۰ساله بین طالبان و نیروهای امنیتی و دفاعی حکومت سابق افغانستان در ماه اگست ۲۰۲۱ و تصرف کشور توسط طالبان، این کشور عصر جدیدی را آغاز کرده است که مشخصه آن عبارت است از: کاهش سریع اقتصادی، گرسنگی و خطر سوتغذیه، تورم ناشی از شوکهای جهانی کالا، افزایش شدید فقر شهری و روستایی، فروپاشی تقریبی سیستم بهداشت عمومی، خفقان رسانهها و بخشهای جامعه مدنی، و طرد تقریبا نیمی از جمعیت (زنان و دختران) از زندگی عمومی.
فروپاشی دولت قبلی منجر به تعلیق کمکهای مستقیم جهانی شد که قبلا ۷۵ درصد از هزینههای عمومی از جمله حفظ سیستم بهداشت عمومی را تشکیل میداد. در غیاب فعالیتهای انکشافی، مردم افغانستان با افزایش نیازهای بشردوستانه در سرتاسر کشور، یک افت رو به عقب را تجربه میکند.
جمعیت افغانستان در سال ۲۰۲۲ با ۴۹ درصد زنان و دختران و یکی از بالاترین جمعیت جوانان در جهان با ۴۷ درصد جمعیت زیر ۱۵ سال، از مرز ۴۳ میلیون نفر گذشت. انتظار میرود جمعیت سالانه ۲.۳درصد رشد کند که یکی از شدیدترین نرخها در منطقه است، و بنابراین بحرانهای محیطی، اقتصادی و حفاظتی درهمتنیده، بهویژه برای دختران، تأثیر گسترده و بالقوه فاجعهباری در سراسر جهان خواهد داشت.
در سال ۲۰۲۳، ۲۸.۳ میلیون نفر (دو-سوم جمعیت افغانستان) برای بقای خود نیاز به کمکهای بشردوستانه فوری خواهند داشت. زیرا این کشور وارد سومین سال متوالی شرایط خشکسالی و دومین سال زوال اقتصادی فلجکننده خود میشود. درحالیکه هنوز نیمی از جمعیت مردم افغانستان از این وضعیت رنج میبرند. اثرات ۴۰ سال درگیری و بلایای طبیعی مکرر، سطوح بالای بیکاری و تورم پایدار قیمتهای کالاهای کلیدی باعث شده است که بدهی متوسط خانوارها افزایش یابد، مکانیسمهای مقابلهای مردم به چالش کشیده شود و توانایی اقتصاد شکننده برای سازگاری با شوکها خنثا شود.
درحالیکه در سالهای گذشته، نیازهای بشردوستانه عمدتا ناشی از درگیری بوده است، محرکهای اصلی نیاز بشردوستانه در سال ۲۰۲۳ چندبعدی هستند: خشکسالی، تغییرات آب و هوا، تهدیدات حفاظتی، بهویژه برای زنان و دختران، و بحران اقتصادی از جملهای مشکلات است. با وجود این، درگیری، بلایای طبیعی، اثرات ماندگار جنگ، و جابجایی در مقیاس بزرگ اخیر همچنان مانع از ایجاد انعطافپذیری مردم و حرکت به سمت بهبود و راهحل میشود. در سال ۲۰۲۲ تغییری در محرکهای نیازهای بشردوستانه رخ داد. زیرا شوکهای خانگی از کووید-۱۹ و درگیری در سال ۲۰۲۱ به خشکسالی، تغییرات آب و هوا و شوکهای اقتصادی تغییر یافت. بحران اقتصادی افغانستان گسترده است و بیش از نیمی از خانوارها در شش ماه گذشته شوک اقتصادی را تجربه کردهاند. اقتصاد بلافاصله با اختلال در بازارها، مکانیسمهای مالی و تجاری، مسدود شدن ۹.۵ میلیارد دلار ذخایر بانک مرکزی، وامها و تعلیق ناگهانی کمکهای توسعه مستقیم باعث سقوط بازار شد.
در این امر، ۱۷ میلیون نفر در سال ۲۰۲۳ با گرسنگی حاد مواجه هستند، از جمله شش میلیون نفر در سطوح اضطراری ناامنی غذایی، یک قدم دورتر از قحطی – و یکی از بالاترین آمار در سراسر جهان است. وخامت در سه ماهه اول سال ۲۰۲۳ بهدلیل تأثیرات همزمان زمستان و فصل بیکاری، قیمتهای بالای مواد غذایی، کاهش درآمد و بیکاری و تداوم افت اقتصادی پیشبینی میشود.
افغانستان بهشدت مستعد خطرات طبیعی است که فراوانی و شدت آن با تأثیرات تغییرات آب و هوایی، افزایش نیازهای بشردوستانه و محدودیتهای ساختاری در کاهش اثرات بلایا تشدید میشود. تعداد بلایای غیرعادی شروع ناگهانی، مانند سیل و زلزله، در سال ۲۰۲۲ بیشتر از سالهای قبل بود و سناریوی پیشبینی میکند که این الگوها ممکن است عادی باشند.
نیازهای شدید ناشی از خشکسالی به نقطه بحرانی رسیده است. افغانستان از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱، اولین تأثیر سهگانه لانینا را در سطح جهان تجربه میکرد که همچون دوره خشکسالی چند ساله و سطوح بالای ناامنی غذایی در افغانستان بود. [لانینا وضعیتی است که در آن، قسمت مرکزی و شرقی استوایی اقیانوس آرام، آب سردتر از حالت طبیعی میشود – م]. پیشبینی حداقل ۵۰ درصد احتمال ادامه لانینا (لانینا در هرسه تا هفت سال اتفاق نیافتد و باعث درجه حرارت آب دریا سرد میشود. ویکیپیدیا) از جنوری تا مارچ ۲۰۲۳ قبل از بازگشت به ENSO خنثا است. ارزیابی ۲۰۲۲ کل افغانستان (WoAA) خشکسالی را بهعنوان شایعترین شوک در شش ماه قبل از جمعآوری دادهها شناسایی کرد و خشکسالی طولانیمدت منجر به خشکشدن منابع آب سطحی مانند چشمهها و کاهش قابل توجه آبهای زیرزمینی شده است. در نتیجهی خشکسالیهای مداوم و بحران آب، نسبت خانوارهایی که با موانع دسترسی به آب مواجه بودند از ۴۸ درصد در سال ۲۰۲۱ به ۶۰ درصد در سال ۲۰۲۲ افزایش یافت.
عامل اصلی دیگر نیازهای بشردوستانه، هنجارهای جنسیتی، سنتی و فرهنگ مردسالارانه است که مدتهاست تبعیض علیه زنان و دختران را در افغانستان تقویت کرده، آسیبپذیری آنها را افزایش داده و ظرفیت آنها را برای بهبودی از شوکها کاهش داده و آنها را بهطور عمیق تحت تأثیر بحرانها قرار داده است. مطالعات متعدد نشان میدهد که افغانستان بدترین مکان در جهان برای زن یا دختر بودن است. و وضعیت تنها پس از تسلط طالبان که بهطور کامل حقوق زنان و دختران را محدود میکند، بدتر شده است. زنان افغانستانی از حقوق خود بهطور شدید محروم شدهاند. محدودیتهایی که زنان و دختران را هدف قرار میدهد، بر بسیاری از حوزههای زندگی آنها تأثیر میگذارد، آزادی رفت و آمد و دسترسی آنها به خدمات ضروری و معیشت را محدود میکند و پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی، جسمی و روانی به همراه دارد.
در محیط وسیعتر، دسترسی بشردوستانه، مشارکت در واکنش بشردوستانه برای کارکنان زن افغانستانی از آگست ۲۰۲۱ بدتر شده است. در میان مجموعهای از محدودیتها که حقوق و آزادیهای اولیه آنها را محدود میکند، زنان کارمند بشردوستانه با چالشهای محدودکنندهای روبهرو هستند که بر توانایی آنها برای سفر به ذینفعان تأثیر میگذارد. دستورالعمل ۲۴ دسامبر ۲۰۲۲ که زنان را از کار در سازمانهای غیردولتی یا بینالمللی منع میکند، تأثیرات انسانی مخربی بر میلیونها نفر در سراسر کشور خواهد داشت و میلیونها زن و دختر آسیبپذیر را از دریافت خدمات و کمکهای نجاتبخش محروم میکند.
دامنه تحلیل
همه محاسبات ۲۰۲۳ براساس مفروضات برنامهریزی مشترک ذکر شده در بخش ۲.۱تجزیه و تحلیل ریسک با توجه به تحول وضعیت سیاسی و امنیتی، با تأثیرات فصلی مختلف بر نیازها در طول سال از جمله شروع زمستان نزدیک ماه نوامبر، الگوهای بارندگی و کاشت کشاورزی است. تاکید بیشتر در تحلیل بر تأثیر خشکسالی و عواقب اقتصادی ناشی از بحران شده است با این فرض که درگیری در مقیاس بزرگ احتمالا عامل نسبتا کوچکتری در ایجاد نیازها نسبت به سالهای گذشته است. با تغییر شرایط، این تجزیه و تحلیل بهصورت متوالی بهروز خواهد شد.
تحلیل جمعیتی
قرار گرفتن در معرض شوکها در تمام گروههای جمعیتی احساس میشود و نیاز به پاسخی که بر این اساس هدفگذاری شده است را برجسته میکند. تمایزات در حال ظهور بین افراد نیازمند در محیطهای شهری و روستایی واضحتر شده است و بنابراین بیان قویتری از نیازهای هر گروه را تضمین میکند که اکنون در چارچوب تحلیلی HNO ۲۰۲۳ برجسته شده است. در گروه وسیعتری از افراد نیازمند، سایر گروههای جمعیتی مورد توجه آسیبپذیریهای خاصی دارند که در جایی بیان میشود که نیازهای بشردوستانه در میان اکثریت جمعیت متفاوت است. در عین حال، اکثر افغانستانیهای دیگر به ادامه و احیای خدمات اولیه نیاز دارند تا از لغزش بیشتر آنها به نیازهای بشردوستانه جلوگیری شود.
علاوه براین، دسته دیگری از افراد تازهوارد هم شامل کسانی میشود که بهدلیل درگیری و بلایای طبیعی (از جمله خشکسالی) آواره شدهاند و هم مهاجران داخلی که به دلایل اقتصادی یا سیاسی مجبور به مهاجرت شده اند.
گروههای جمعیتی با بیشترین نیازهای بشردوستانه عبارتند از:
• افراد آسیبپذیر با نیازهای حاد بشردوستانه در مناطق روستایی؛
• افراد آسیبپذیر با نیازهای حاد بشردوستانه در مناطق شهری؛
• افراد غیر آواره تحت تأثیر شوک (افرادی که تحت تأثیر یک فاجعه با شروع ناگهانی، عمدتا سیل و زلزله، که منطقه اصلی خود را ترک نکردهاند؛
• بیجاشدگان و مهاجران داخلی آسیبپذیر؛
• عودتکنندگان اخیر برونمرزی – پناهندگان و پناهجویان.
شرایط انسانی، شدت و تعداد افراد نیازمند
با توجه به گستره و عمق نیاز در سراسر کشور، اشتراک قابل توجهی از شرایط بشردوستانه بین گروههای جمعیتی وجود دارد. به این ترتیب، شرایط نزدیک به ۲۸.۳ میلیون نفر که در گروه «افراد آسیبپذیر با نیازهای حاد بشردوستانه» و «آوارگان متأثر از شوک» قرار میگیرند، همچنان بهطور گسترده منعکسکننده شرایط پایه است. همه افراد آسیبپذیر که تحت تأثیر شوک انسانی در کشور قرار گرفتهاند، همانطور که در HNOهای قبلی بیان شده است.
شرایط بشردوستانه ایجاد شده توسط بحران چندبعدی افغانستان همچنان بر تمام بخشهای این کشور تأثیر میگذارد و همه جنبههای زندگی افغانستانی ها را تحت تأثیر قرار میدهد. در سال ۲۰۲۳، در مجموع ۲۸.۳ میلیون نفر (دو سوم جمعیت) برای زنده ماندن نیاز به کمکهای بشردوستانه دارند که از این تعداد ۱۴.۷ میلیون نفر در نیاز شدید هستند. در مجموع ۶.۴ میلیون زن و ۱۵.۲ میلیون کودک هستند. ۶.۱ میلیون در مناطق شهری و ۲۲.۲ میلیون در مناطق روستایی زندگی میکنند و ۱۵ درصد از کل خانوارها حداقل یک عضو معلول دارند.
هر ولایت نیاز به کمکهای شدید دارد. در ۳۳ ولایت از ۳۴ ولایت و ۲۷ شهر از ۳۴ مرکز اصلی ولایت و بقیه در نیاز شدید هستند که نشان میدهد بحران در سراسر کشور چقدر گسترده است.
تعداد افراد نیازمند به کمکهای بشردوستانه در سال ۲۰۲۲ (۲۸.۳ میلیون نفر) از ۲۴.۴ میلیون در سال ۲۰۲۲ (افزایش ۱۶ درصدی) و ۱۸.۴ میلیون در سال ۲۰۲۱ (افزایش ۵۴ درصدی) افزایش یافته است. دلیل اصلی افزایش نیازمندها به خاطر خشکسالی و اقدامات محدودکننده فزاینده بر زنان و دختران است و شامل تمام دختران لیسه است که از دسترسی به آموزش محروم هستند.
حتا با توجه به اینکه دو سوم کشور از قبل در سال ۲۰۲۳ نیازهای بشردوستانه دارند، وخامت بیشتر ممکن است، مگر اینکه به دلایل اصلی و محرکهای نیاز توجه شود. سرمایهگذاری قابل توجه در زیرساختهای آب، کشاورزی پایدار، معیشتهای جایگزین، اصلاح سیاستهای جنسیتی و تثبیت اقتصاد کلان، همراه با تثبیت خدمات حمایتکننده از نیازهای اساسی انسان، بهویژه مراقبتهای بهداشتی و خدمات اجتماعی بهمنظور کاهش وابستگی به بازیگران بشردوستانه برای ارایه مراقبتهای اضطراری ضروری است.