با یکی از دوستانام رفته بودیم استدیوم ورزشی کابل برای تماشای مسابقه فوتبال لیگ برتر افغانستان. با صد بدبختی جای موتر برای پارکنیگ پیدا کردیم و موتر را پارک کردیم و رفتیم به سمت ورزشگاه، مسابقه شروع شد. شور و هیجان ورزشگاه را گرفته بود. تیم شاهین آسمایی نماینده پایتخت با میوند اتلان بازی داشت. زن و مرد در ورزشگاه تیم آسمایی را تشویق میکردند. بیست دقیقه از بازی گذشته بود و تیم آسمایی یک گول پیش افتاده بود. تلفنم به صدا در آمد. تلفن را جواب دادم، دیدم خواهرم بود. پرسید کجایی؟ پرسیدم چیزی شده؟ با نگرانی گفت که مسجد امام زمان پل خشک انتحاری شده، تو کجا هستی؟ من در جواب گفتم که از محل دورهستم. پرسیدم از دیگران خبر داری خوب هستند؟ خواهرم جواب داد بله همگی خوب هستند. تلفن را قطع کردم و به آمر حوزه ۱۳ حمیدرضا کوهی زنگ زدم. بعد از چندین بار زنگ، تماس را جواب داد. گفتم کوهی صاحب خیرتی است؟ گفت در مسجد امام زمان انتحاری شده و درحال انتقال زخمیها به شفاخانه هستیم. تلفن را قطع کرد و من هم به دوستام گفتم که باید به سمت مسجد برویم. بعد از تقریبن یک ساعت به مسجد امام زمان رسیدم. خانه ما نزدیک مسجد امام زمان بود، موتر را در خانه پارک کردم. سمت مسجد راه افتادم تقریبن پنج دقیقه با مسجد فاصله داشتیم.
با دستیار آمر حوزه هماهنگی کردم و وارد مسجد شدم. صحنهی وحشتناک بود. شدت انفجار خیلی قوی بود. تیکههای گوشت بر دیوار مسجد چسپیده بودند. رنگ خون همهجا را سرخ کرده بود. با آنکه اجساد و زخمیها را از مسجد برده بودند. اما تیکههای بدن قربانیان در گوشه و کنار مسجد افتاده بود. همگی سراسیمه به دنبال نشانی از عزیزانشان میگشتند. گریه و فریاد کسانی که هیچ اثری از عزیزانشان را پیدا نمیتوانستند دل سنگ را آب میکرد. پسرجوانی را دیدم که تنها بود و فریاد میزد که وای آتی جان وای آتی جان. رفتم از او پرسیدم که پدرتان را چه شده؟ گفت او همیشه در صف دوم نمازگزاران ایستاد میشد. پدرم به تازگی یک غرفه در نزدیکی مسجد برای خود گرفته بود که تا بتواند خرج خانه را در بیاورد. اما در حمله امروز هیچ اثری از پدرم را پیدا نمیتوانم. همرایش گشتم هیچ اثری از پدر وی نبود. گفتم شاید به شفاخانهها برده باشند. گفت همه شفاخانه ها را گشتیم نبوده است.
انتحار کننده خود را در صف دوم نمازگزاران رسانده بود و در همانجا مواد جاسازی شده در بدناش را انفجار داده بود. در این انفجار ۵۸ نفر کشته و بیش از ۴۰ نفر دیگر زخمی شدند. براساس گفته های مردم محل چند روز قبل از حمله، تعدادی افراد مشکوک به مسجد رفت و آمد داشتتند و همه جای مسجد را رصد میکردند.
بعد ازچند روز بررسی توسط حمله کنندگان در حالیکه مسجد نگهبابان امنیتی داشت. اما مهاجم باز هم توانسته بود خود را در صف دوم نمازگزاران برساند. گفته میشد فرد انتحارکننده شبیه مردم محل بوده وقیافهاش با مردم محل تفکیک نمیشده است. زیرا او به راحتی خود را در داخل صف نمازگزاران رسانده بود. این ترفندی بود که طالبان همیشه برای حمله به مناطق هزاره نشین استفاده میکرد. دو فرد در این حمله دست داشتند. فرد اول هنگامی که مردم به صف ادای نماز ایستاده شده بودند خود را داخل مسجد ساخته و انتحار کرده و فرد دوم در پیش دروازه ورودی عمومی مسجد منتظر بوده تا افرادی که از داخل در حال فرار هستند به رگبار ببندد. اما نگهبانان مسجد با وی درگیر میشوند و از آنجا که این نگهبانان با صدای انفجار غافلگیر شده بودند، نتوانستند مهاجم دوم را از بین ببرند و او موفق میشود که از صحنه فرار کند.
گفته شد که داعش مسوولیت این حمله را برعهده گرفته بود. مرکز داعش در شهرستان اچین ننگرهار در سال ۱۳۹۴ توسط نیروهای امنیتی و ناتو از بین رفت و نابود شد. حتی در یک مورد طالبان نیز برای از بین بردن پایگاه داعش در این استان با دولت وقت افغانستان همکاری کردند. بنابراین نمیتوان گفت که این حمله صد در صد از سوی داعش صورت گرفته است.
گروه طالبان بعد از ایجاد دفتر سیاسی در دوحه قطر و شروع چانه زنیها با آمریکا و کشورهای همسایه در تلاش به قدرت رسیدن بود. به همین منظور طالبان با کشتار مردم هزاره تلاش داشتند که مشروعیت نظام را زیر سوال ببرند. طالبان آگاه بودند که هزارهها در رسانههای اجتماعی حضور فعال دارند و کشتن آنها از یکسو تبلیغات رسانهای برای آنها به ارمغان میآورد و از این طریق به غربیها نشان میدهند که دولت افغانستان توانایی تامین امنیت شهروندانش را ندارد و از سوی دیگر دشمنی دیرینهی شان را با هزارهها به نمایش میگذاشتند.
با این حال داعش یک روز پس از حمله با نشر اعلامیه مسوولیت حمله بر مسجد امام زمان را عهده گرفت. امنیت ملی افغانستان دوسال بعد از این حمله در تاریخ در ۱۴ اسد ۱۳۹۸ خبر دادند که طراح حمله بر مسجد امام زمان را دستگیر کردند. اما هیچگاهی این فرد محاکمه نشد و به نام پروسهی صلح توسط اشرف غنی احمد زی از زندان آزاد شد.