پس از آنکه طالبان با نشر اعلامیهای به جهانیان خبر دادند که میخواهند مهاجران وزیرستان شمالی را از مرز افغانستان-پاکستان به استانهای شمال افغانستان، بهویژه تخار و کندز جابهجا کنند، این اقدامشان از سوی نهادهای چون «شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان»، «جبههای مقاومت ملی» و نهادها و چهرههای بینالمللی بهشدت تقبیح شد؛ و آنرا تهدیدی جدی در برابر امنیت و ثبات افغانستان و منطقه خواندند.
حالا که این تصمیم طالبان عملا – همه روزه – اجرا میشود و گروهگروه جنگجویان تحریک طالبان پاکستانی در شمال کشور هجوم میبرند، این پرسش تاریخی را برای هر شهروند افغانستان در داخل و خارج مطرح میکند که چرا سران طالبان دست به چنین کاری زدهاند که برای تدوام حکومت خودشان هم خطرناک بوده میتواند. و بهراحتی ساکنان بومی این استانها – تاجیکها و اوزبیکها – را علیه شان به مقاومت وادار خواهد کرد.
جنگ روسیه علیه اوکراین
درست در روزهایی که طالبان ارگ ریاستجمهوری را تسخیر و حکومتشان را اعلام کردند، کشورهای منطقه از تهدید جدی علیه امنیت مرزهایشان ابراز نگرانی کردند؛ و پوتین، این سیاستگر کارکشته، تهدید علیه امپراطوریاش را بیش از دیگران حس کرده و تصمیم به اقدام نظامی علیه اوکراین، یعنی غرب، زد؛ که با حمایت ایران بهوسیله فروش پهپادهای جنگی همراه شد.
کلید خوردن جنگ اوکراین، پس از تحمل طولانی پوتین (نزدیک به سه دهه)، تحلیلگران اروپایی و امریکایی را وادار به سخن گفتن دربارهای «جنگ جهانی سوم» کرد. به عبارت مذهبی و مسیحی آن، از وقوع نبردی آخرزمان موسوم به «آرماگدون» هُشدار دادند. لشکرکشیِ روسیه علیه اوکراین، با به قدرت رسیدن طالبان بیارتباط نبوده است. علیرغم تلاشهای کشورهای منطقه، با فراهم کردن حمایتهای مادی و معنوی برای طالبان، نتوانستند که این گروه مزدور را به سوی خودشان بکشانند.
نبرد بنیادبرانداز روسیه علیه اوکراین، خسارات هنگفتی مالی و جانی را بر قدرتهای اروپایی وارد کرده است. این جنگ – که یادآور جنگ جهانی دوم است – هم برای پوتین و هم برای قدرتهای غربی، بیهیچشکی سرنوشتساز میباشد. دولت امریکا و دیگر قدرتهای پیدا و پنهان اروپا و امریکا، دیر یا زود، بهناچار میدان جنگ را عوض خواهند کرد. و افغانستان، با گروه طالبان در قدرت، شاهد روشن شدنِ جنگ در این سرزمین و در این منطقه خواهد بود. گروههای اسلامی رادیکال، که رویای مسلمان کردن تمام ساکنان زمین را در خیال دارند، در جنگ با برادران ایمانیشان همسو خواهند شد.
جنگ علیه تروریسم جهانی
جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، نبرد بینظیری را که علیه تروریسم جهانی آغاز کرد، نتوانست آن را پایان دهد. جنگ همچنان با باراک اوباما، سیاستگر میانهرو و صلحجوی ایالات متحده (در کل جهان غرب)، تداوم یافت. با ظهور پدیدهای عجیبوغریبی به نام دونالد ترامپ، با آن سیاستهای جوکرمانندش تصمیم به گفتوگو با گروه بربریِ طالبان گرفت. جو بایدن، رئیسجمهور فعلی، چون خلف خود اوباما، تلاش میکند تا سیاست میانهرو را با طالبان در پیش گیرد.
آیا صدای پای «جنگ جهانی سوم»، به گوش نمیرسد؟ نبرد غولپیکری که پس از پایان جنگ جهانی دوم، ممکن بود هر لحظه بر شیپور آن نواخته شود. جورج دبلیو بوش با اقدامِ جنگ علیه تروریسم جهانی (و اسلامی)، نخستین شلیک «جنگ جهانی سوم» را به صدا درآورد. واقعبینانه بهنظر میرسد که اگر دونالد ترامپ (یا هر کسی چون او)، در انتخابات 2024 ایالات متحده دوباره ظهور کند، اقدام جدی علیه تروریسم جهانی خواهد داشت.
ترامپ سیاستگری است که حتا برای نفع شخصی خود، کاخ سفید را به آتش کشید. او کسی است که میگوید: «حتا با فکر کردن اسناد فوقمحرمانه را میتوانم غیرمحرانه بسازم.» او بلیونری است که به عنوان «فردی اهل عمل نه حرف» در میان هواداراناش شناخته میشود. با به قدرت رسیدن، دست به اقدام جنگ جدی علیه روسیه و متحداناش با استفاده از گروه طالبان نخواهد زد؟ و «جنگ جهانی سوم» را ثبت تاریخ نخواهد کرد؟
اسنو